محل تبلیغات شما

این  پست را برای س ز میگذارم 

الان بهم داری زنگ میزنی و سال نو را تبریک میگی و من جوابتو نمیدهم و نمیخواهم بدهم .

وقتی بودن و نبودنم فرق نمیکنه ترجیح میدهم بروم.

دیگر انتهای پستم س ز نمی گذارم چون دیگه به یادش نمیخواهم بنویسم میدانید چراااا؟؟؟؟

یادم افتاد به روزی که تصادف کردم اول به تو زنگ زدم اما تو تا یک هفته اصلا حالما نپرسیدی

تلخ ترین بخشش این بود که بی خبر از من نامزد کردی؛ بهم خورد چون اوون دوستت نداشت و تو هنوز دوستش داشتیو اومدی سراغ من چون تنها بودی چون میخواستی عقده های اونا سر من خالی کنی و از همه بدتر این کار را کردی.آرامشما بهم ز دی،شخصیتم را ازم گرفتی و در پایان بهم گفتی بخاطر نامزد سابقت ۳۸روز زندان بودی و الان پرونده داری و از کرده خودت پشیمان نیستی؟؟؟؟.خواستم بگم تو خیلی وقتی دیگه اون آدم قبلی نیستی.یا حتی میتونم بگم انسانیت را له کردیفهم و شعور را زیرپا گذاشتی .و در نهایت گفتی مگر من چکار کردم

گریه  میکنم برای احساسات خودم،اعتماد اشتباهم،باورهای اشتباهم،انتخاب اشتباهم.

امروز اولین روز سال ۹۸ بود که اینچنین غمگینم.

خدایا کمکم کن  میخواهم این روزها و این آدم هایی که اینچنین انسان را به پوچی می رسانند را کنار بگذارم ،آدمی که دنیا را برایم بیهوده ساخته ،کمک کن این آدم را پشت سر بگذارم.

آدمی که هیچ وقت دوستم نداشت

آدمی که اصلا وفاداری و نجابت من براش ارزش نداشت.

خدایا  به تو واگذارش کردم





مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها